4- عزيز در فاميل
در مفهوم عزت يك نوع نفوذ ناپذيرى نهفته است ، زمين سختى كه چيزى در آن موثر نيست ، داراى صفت عزت است ، اين حالت ، همانند تمامى صفات خوب ديگر، اگر از منبع اصلى سرچشمه بگيرد پايدار و ماندنى است وگرنه زودگذر و از بين رفتنى خواهد بود.
در فرهنگ قرآن ، عزت حقيقى از آن خداوند و پيامبر او و مؤ منان است خداوند كانون همه خوبيهاست و همه اين خوبيها از او به پيامبرش و مؤ منان سرايت مى كند ايمان ، شرط اصلى عزت است و در سايه بندگى خداست كه سربلندى انسان تاءمين مى شود.
شايد عزيز بودن زن كه در كلام رسول خدا صلى الله عليه و آله از ويژگيهاى زن خوب و شايسته معرفى شده است به اين معنى برگردد كه ايمان حقيقى يك زن از او در ميان فاميل چهره اى ساخته باشد كه مورد نظر و احترام و تكريم همه و داراى عزت و سرافرازى باشد. طبيعى است مردى كه اين موفقيت مطلوب را براى همسرش در ميان فاميل شاهد است و زنى كه از اين چنين جايگاه رفيعى برخوردار است ، هر دو در محيط مقدس خانه ، آرامش و امنيت را به وضوح احساس مى كنند.نقطه مقابل اين زن ، زنى است كه بر اثر سوء رفتار و گفتار و عملكردهاى ناشايسته و موضعگيرى و اقدامهاى ناپسند و نابخردانه خود را در ميان فاميل و آشنايان خوار و ذليل كرده است . چنين زنى در روايت ديگرى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله داراى خصلتى از خصال بدترين زنان است (30).زنى كه در ميان فاميل اعتبارى ندارد و با چشم حقارت و خوارى به او مى نگرند براى خود نيز شخصيت قابل اعتمادى را باور ندارد و هيچگاه موفق نخواهد شد كه بدون سرمايه لازم كه ، همان عزت و متانت و موقعيت خانوادگى است ، محيط خانه را محلى مناسب براى ارامش جسم و روح همسرش قرار دهد.
5- فروتن با همسر
ارزش هر صفت و عمل نيكويى در اين است كه آدمى آن را از روى آزادى و اختيار انجام دهد كسى كه مجبور است خوب باشد و كار نيك انجام دهد، شايد براى ديگران مفيد باشد، اما امتيازى براى خود او محسوب نمى شود نرمخويى و تواضع و فروتنى انسان نيز وقتى پسنديده و ارزشمند است كه با انتخاب و آزادى همراه باشد.قرآن كريم مؤ منان را از اين جهت كه در برابر يكديگر خاضع و فروتن و نرم هستند مى ستايد و روشن است كه مؤ من حقيقى با تلاش و مجاهده به اين خصلت پسنديده دست مى يابد.نرم بودن زن در محيط زندگانى مشترك ، در برابر شوهر، اگر از روى شناخت و اختيار و عمل به وظيفه شوهردارى باشد خصلت پسنديده و كار ارزشمندى است زنى كه به آسانى در برابر خواسته هاى مشروع و معقول شوهر شكل مى پذيرد و از خود مقاومتى نشان نمى دهد صاحب فضيلت است و محيط مقدس خانه با اين روحيه تسليم و گذشت و حق پذيرى ، زمينه پرورش و رشد آرامش را بهتر فراهم مى يابد.نقطه مقابل زنى كه در برابر همسر مطيع و منقاد است زنى است كه در برابر همسرش ، هيچ نرمش و انعطاف ندارد و پيوسته به دنبال مقاومت و پافشارى و جبهه گيرى در برابر خواسته هاى شوهر است . چنين زنى از ديدگاه رسول اكرم صلى الله عليه و آله از بدترين زنان است (31) زنى كه مرد هيچگاه نتواند راهى براى نفوذ در دل او بيابد، هرگز نبايد چشم اميد به زندگانى همراه با مسالمت و صفا داشته باشد.
6- زينتگر براى شوهر
خودآرايى و تزيين در نهاد زن قرار گرفته است ، اما زن به عنوان جنس مخالف مرد، حتى اگر خود را نيارايد، باز هم جذاب و داراى كشش است به همين جهت در اولين مراسم خواستگارى در آفرينش - داستان خلقت آدم و حوا - ديديم كه چگونه آدم همنشينى و نگاه به حوا را مايه انس و آرامش خويش يافته بود، و آن را به خداوند اظهار داشت . اين سرمايه خداداد بايد در مسير تثبيت زندگانى مشترك به كار رود. اگر زندگى مشترك فقط سپرى نمودن چند ساعت و چند روز بود، شايد سهل انگارى و بى اعتنايى مشكل آفرين نبود؛اما زندگانى دراز مدت زن و شوهر بايد پيوسته همراه با جاذبه عشق باشد تا هيچگاه گرد و غبار بى ميلى و بى اعتنايى و دلسردى و نااميدى بر صفحه درخشان آن ننشيند.
استفاده از زينت و آرايش ، جذابيت زن را تقويت مى كند و بر همين اساس است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله يكى از صفات زن خوب را خودآرايى براى شوهر بيان مى كند. زيرا مردى كه به همسرش عشق و مهر مى ورزد، بيگانه را به حريم دل خود راه نمى دهد. در اين حال ، بر سراسر زندگى آن دو، ابر آرامش و اطمينان سايه مى گسترد و اينجاست كه آرام بخش بودن گل وجود زن ، مفهوم و عينيت پيدا مى كند.اهميت آراستگى زن براى شوهر تا آنجاست كه در فرهنگ اسلام ، زن با هيچ بهانه اى نمى تواند درباره انجام اين وظيفه در قبال همسرش بى اعتنا يا بى توجه باشد. البته شرايط مختلف زندگى مقتضى گونه هاى مختلف عمل به اين وظيفه و خواهان برخورد شايسته و بايسته زن در آن شرايط مى باشد.
امام باقر عليه السلام مى فرمايد: سزاوار و شايسته نيست كه زن - درباره رسيدگى به سر و وضع خود و آراستن خويش بى عنايت باشد - و در زمينه آرايش و آراستن خود را بازنشسته كند، اگر چه به اندازه آويختن گردنبندى در گردن باشد و شايسته نيست كه زن دستش را با خضاب - رنگ با حنا - زينت نكند، اگر چه با كشيدن دست روى حنا باشد و اگر چه اين زن مسن باشد - سنى از او گذشته باشد (32).
نظرات شما عزیزان: